میخوام یک داستان واقعی رو براتون بگم ،که یکی از دوستانم یک رد پای قشنگ از خودش توی ذهن من گذاشت ؟؟؟  توی یک روز گرم تابستانی اتفاقی افتاد ، که من از همون روز سعی میکنم هر روز چند دقیقه ای وقت بزارم و یک درصد هم که شده روی رفتارهای خودم با دیگران بیشتر تمرکز کنم !!!

گاهی گفتن یک جمله یا شنیدن درد یک انسان می تونه موثرتر باشه ، در این دنیای شلوغ و پرهیاهو که صدای آدمها به هم نمی رسه ، خیلیا نیازمندن شنیدنن ، خیلیا نیازمند حرف زدنن ، مخصوصا خانواده ها و بچه های قشرضعیف و آسیب دیده

موسسات نیکوکاری و خیریه ها هم شبیه آدمان، بعضیاشون تا میری سراغشون غم عالم میاد رو دلت. صفحه شون رو که باز میکنی غم و غصه موج میزنه!!!

دیدین هر خیریه ای میرین دارن غذا خیرات میکنن؟؟؟ مگه مهرجوها نیازهای دیگه ندارن؟؟؟ به نظرتون خیلی خنده داره اگه به یک خونواده دستمال کاغذی و مواد شوینده بدیم؟ کتاب و اسباب بازی چی؟ خدا قبول نمیکنه نه؟

این روزها شبکه های اجتماعی پر شده از پست های نیکوکاری. محتوای این پست ها، یک حادثه یا بیماری یا جراحی و یا ذبح حیواناته که بدون هیچ گونه مراعات و جهت ایجاد ترحم در حامیان و خیرین، تصاویر ناراحت کننده ای از اون ها منتشر میشه

متاسفانه با توجه به شرایط اقتصادی هر روز به تعداد مهرجویان اضافه میشه. البته خوشبختانه موسسات نیکوکاری هم پای کار هستن و تلاششون رو برای کمک به مهرجویان انجام میدن.