خیلی از شما تا حدودی از شرایط محبوبه خانم (مادر ناتوان جسمی حرکتی) مطلع هستید
این مادر که متاسفانه توانایی حرکتی نداره و عملا زمینگیره، به دلیل بیماری متارکه کرده و به همراه دختر کوچیکش "ستاره" در یک اتاق 12 متری زندگی میکنه، از محل محبت های شما دوستان ماهیانه مبلغ 500 هزار تومان به عنوان کمک خرجی بهشون تقدیم میشه.
با تمام کمبودهایی که دارن خیلی کرامت و شان بالایی دارن (و این خیلی زیباست) کمتر پیش میاد خواسته ای رو به ما اعلام کنن..
شبهای احیا که برای تقدیم بسته معیشتی رفتیم خونه شون بعد از حال و احوال وقتی از ستاره در مورد تحصیلش پرسیدیم متوجه شدیم یک ترم از دانشجوی رشته "مدیریت" شدنش گذشته..
ورودی مهر بوده و چون پول شهریه نداشته ترم اول رو مرخصی گرفته،بهمن ماه شده و ترم دوم ..
مادر به قول خودش خجالت کشیده از بهار مهربانی درخواست مالی کنه و رفته از یکی از آشناها قرض گرفته و الان هم نمیدونه چطور قرضش رو ادا کنه..
چه برسه به ترم های بعدی.
حس غریبی بود،باید خوشحال میشدیم از قبولی دانشگاه ستاره یا شرمنده از بی اطلاعی..
باید این مناعت طبع مادر رو تحسین میکردیم یا ناراحت میشدیم از اینکه ما رو محرم ندونستن..
صد البته که کم کاری از بنده بوده و این حقیقت این ماجراست،دلم میخواست زمین باز بشه و من رو بکشه پائین،ماجرا خیلی سنگین بود واسه م ..
با تمام این اوصاف
با اجازه و به نمایندگی از شما دوستان همدل مبلغ بدهی محبوبه خانم به حساب ایشون واریز شد و مفتخریم که الان 3 تا از دخترای گلمون مشغول به تحصیل در دانشگاه هستن..